فِرِد اسکینر

فِرِد اسکینر

0b-f-skinner1
Burrhus Frederic Skinner -1904 –1990

• برحاس فردریک اسکینر، روان‌شناس، نویسنده، مخترع، پشتیبان اصلاحات اجتماعی و شاعر آمریکایی بود.  تا دهه ۱۹۷۰ در آمریکا هیچ روانشناسی معروفتر از اسکینر نبود.

o او از ۱۹۵۸ تا زمان بازنشستگی‌اش در سال ۱۹۷۴ استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد بود.  او از پیشگامان رفتارگرایی Behaviorism است. او ابداع کننده چند روش مهم برای مطالعه آزمایشی رفتار بود. به علاوه، او پایه‌ریز فلسفهٔ علمی تازه‌ای به نام رفتارگرایی رادیکال Radical Behaviorism بود. او اعتقاد داشت روانشناسی باید با تجدید نظر در جنبه‌های غیر علمی خود، به علمی به استواری فیزیک و شیمی تبدیل شود.

o وی همچنین بنیادگذار تحلیل کاربردی رفتار Applied Behavior Analysis بود.  او را یکی از اثرگذارترین روان‌شناسان تاریخ، و حتی بزرگترین روانشناس صدهٔ بیستم می‌دانند.  او نویسنده‌ای پرکار بود که ۲۱ کتاب و ۱۸۰ مقاله نگاشت.

o کتاب والدنِ دو Walden Two روش تعلیم و تربیتی و یادگیری جدیدی پشنهاد می‌کند.

0skinnerـWalden_Two

o والدنِ دو شهر افسانه‌ای یا یک جامعه تخیلی رفتارگرایانه است که در آن اسکینر برای ۲۰ سال اول زندگی روش یادگیری خاصی را پیشنهاد کرده است.

o وی معتقد است کودک از همان ماه های اول تولد با کنجکاوی‌های طبیعی خود، شروع به یادگیری نیازهای طبیعی می‌کند.

o در این روش یادگیری، کلاس درس وجود ندارد، زیرا آمادگی و توانایی‌های کودکان مختلف به یک نسبت رشد نمی‌کند، پس کودکان را تشویق می‌کنند تا هر چه سریعتر در هر زمینه‌ای که علاقه دارند، یادگیری خود را گسترش دهند و بیهوده وقت خود را در کلاس‌های درس نگذرانند.
o روش‌های یادگیری آموخته می‌شود که به کودکان کمک کند در زمینه‌های علمی، هنری و … مطابق ذوق و استعداد خویش به یادگیری بپردازند.

o بنابراین مضمون اصلی کارهای اسکینر این است که رفتار از راه پیامدهایش شکل می‌گیرد.  ما آن کاری را می‌کنیم که برای ما حاصلی داشته باشد و از انجام آنچه حاصلی ندارد سرباز می‌زنیم.

o او عضو انجمن برادری لاندا خی آلفا Lambda Chi Alpha بود. او یک خداناباور Atheist بود.

o او در اثر بیماری سرطان خون درگذشت.

اختراعات

اتاق شرطی سازی عامل (جعبه اسکینر)

Operant Conditioning Chamber

• یک دستگاه اختراع شده توسط اسکینر به منظور اندازه‌گیری پاسخ‌های زیست محیطی مبتنی بر از حیوانات مانند موش یا کبوتر.

0skinnerـOperantـConditioningـChamber

o ماشین یادگیری اسکینر، Teaching Machine

o «گهواره هوائی» Air Crib محیطی کنترل شده برای نوزادان ،

o هدایت موشک با استفاده از کبوتر Pigeon-Guided Missile

 Verbal Summator

0b-f-skinner
جوایز

۱۹۶۸؛ مدال ملی دانش از دست رئیس جمهور لیندن جانسون
۱۹۷۱؛ مدال زرین بنیاد روان‌شناسی آمریکا
۱۹۷۲؛ جایزهٔ اومانیست سال
۱۹۹۰؛ قدردانی از یک عمر خدمت برجسته برای روان‌شناسی

کتابشناسی

o «رفتار موجودات» ۱۹۳۸ The Behavior of Organisms 

o والدن دو ۱۹۴۸ Walden Two،
o درباره رفتارگرائی، ۱۹۷۴ About Behaviorism.
o در ماورای آزادی و شکوهمندی ۱۹۷۱ Beyond Freedom and Dignity

0skinnerـBeyond_Freedom_and_Dignity
رفتار درمانی

Behaviorism

• واژه های تغییر رفتار و رفتار درمانی معمولاً به صورت مترادف به کار می روند، هر چند اندکی تفاوت دارند.

• رفتار درمانی، رویکردی بالینی است که می توان از آن برای درمان انواع اختلالها، در محیط های گوناگون، و دامنه وسیعی از جمعیت های خاص استفاده کرد.

• اختلالهای زیر با استفاده از این رویکرد با موفقیت درمان شده اند:

o اضطراب، Anxiety،
o افسردگی، Depression ،
o سوء مصرف مواد و الکل،- Alcoholism – Substance Abuse
o پر خوری، Obesity
o بی اشتهایی، Anorexia
o انحرافات جنسی، Sexual Deviations
o کنترل درد Chronic Pain
o پر تنشی Chronic Distress .
o بی حوابی Insomnia

دیدگاه انسان نسبت به طبیعت

• رفتار درمانی مدرن بر پایه برداشت علمی از رفتار انسان استوار است.

• این دیدگاه بر این فرض جبرگرایانه کـه انسان ها صرفاً محصول شرطی سازی اجتماعی ـ فرهنگی خود هستند استوار نیست.
o به جـای آن، دیـدگاه رایج این است که انسان تولید کننده محیط خود و محصول آن است.

• از لحاظ فلسفی، رویکردهای رفتاری و انسان گرا به صورت دو قطب مخالف در نظر گرفته شده انـد .
o نوشـته های رفتارگرایان امروزی حاکی از آن است که ارتباط هایی برقرار شده است که امکان ترکیـب ثمـربخش را میسر ساخته اند.

0b-f-skinner2
نظریه شخصیت Personality Theory

• رفتارگرایان در اصل علاقه ای به نظریه شخصیت ندارند،  به جای آن، آنها علاقمند هستند که ببینند انسان چگونه یاد می گیرد.

• فرض های کلیدی آنها درباره یادگیری انسان عبارت است از:

o انسان ساختاری سیال است که وابسته به محیط برای عملکردهای شخص است.

o برای رخ دادن تغییر، فرد باید نیروهای بافتی یا محیطی را به شیوه مناسب تغییر دهد.

رفتار درمانی اسکینر

رفتار درمانی – اسکینر

Behavior Therapy

مفاهیم کلیدی رفتار درمانی

• اسکینر گسترده ترین تأثیر را بر نتایج حوزه شرطی سازی فعال گذاشته است.

o فرد می تواند رفتارش را بر اساس نتایج رفتار شکل دهد.

1. تقویت Reinforcement :
• افزایش احتمال رخ دادن یک رفتار به علت پیامدهای خوشایند آن.

2. تنبیه Punishment :
• ارائه یک محرک تنفرآور برای از بین بردن احتمال رخ دادن یک رفتار.

3. تقویت مثبت Positive Reinforcement :
• افزایش احتمال رخ دادن رفتار بوسیله یک محرک خوشایند.

4. تقویت منفی Negative Reinforcement :
• افزایش احتمال رخ دادن رفتار با اجتناب از یک محرک ناخوشایند.

1CBT1
اهداف رفتار درمانی

• هدف اولیه رفتار درمانی، تغییر رفتار است.
• رفتاردرمانی، احساس، افکار، یا انتخاب ها را انکار نمی کند.
• برعکس، تغییر رفتاری، مقدمه ای برای جایگزینی افکار و احساسات فرد است.

• هدف های کلی رفتار درمـانی:

o افـزایش دادن انتخاب شخصی
o به وجود آوردن شرایط تازه برای یادگیری است.

• رفتار درمـانی امـروز بـر نقش فعـال مراجعان در تصمیم گیری در مورد درمان خود تأکید می ورزد.

1CBT2

تکنیک های درمانی

Operant Conditioning

1. حساسیت زدایی منظم: Systematic Desensitization

• حساسیت زدائی منظم بر اصول شرطی سازی کلاسـیک اسـتوار اسـت، Classical Conditioning
o درمانجویان به صورت پیاپی موقعیت های اضطراب آور را تجسم می کنند
و در عین حال به رفتاری که با اضطراب رقابت می کند می پردازند.
درمانجویان به طور منظم نسبت به این موقعیت اضطراب آور کمتر حساس می شوند.

2. غرقه سازی: Flooding– Fear-Reduction–

• نوعی از مواجه سازی است که به مواجهه واقعی یا تجسمی
با محرک های اضطراب آور واقعـی برای مدت طولانی اشاره دارد.

3. جرأت آموزی: Assertion Training

• فرض اساسی زیربنای جرأت آموزی این است که افراد حق دارند خودشان را ابراز کنند.
o یکی از هدفهای جرأت آموزی، افزایش دادن خزانه رفتاری افراد است
طوری که بتوانند تصمیم بگیرند
در موقعیت های خاص جسورانه رفتار کنند یا خیر.
o هدف دیگر این است که به افراد یاد داده شود خودشان را به صورتی ابراز کنند
که منعکس کننده حساسیت نسبت به احساسات و حقوق دیگران باشد.

نقش درمانگر

نقش مشاور در رویکرد رفتار درمانی، اساسی و محوری است.

۱- درمانگران رفتاردرمانی به شیوه بسیار مستقیم عمل می کنند.

۲- رفتار درمانگران مدل مناسب رفتاری را برای مراجعان تعریف می کنند.

۳- رفتار درمانگران رفتارهای مناسب را با محرک های خوشایند تقویت می کنند.

1CBT3

نقاط قوت و محدودیت ها

• از نقاط قوت این رویکرد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
o رفتار درمانی روی جزئیات تأکید می کند.
o این رویکرد خدمات شایانی به روان شناسی سلامت کرده است.
o ایـن رویکـرد، تغییـر مـوثر رفتار و اثربخشی روشهای آن از نظر تعمیم پذیری و معناداری و دوام تغییر است.

• انتقادهای وارده به آن عبارتند از:
o رفتاردرمانی امکان دارد رفتار را تغییر دهد ولی احساسات را تغییر نمی دهد.
o در رفتاردرمانی عوامل مهم ارتباطی نادیده گرفته می شوند.
o رفتـار درمـانی بینش ایجاد نمی کند.
o نیز رفتار درمانی به جای علتها، نشانه ها را درمان می کند.

1CBT4

Applied Behavior Analysis- behavior modification; understands causes of behavior

Assertion Training- skills used to teach clients how to express feelings in an open and direct manner

BASIC I.D.- Multimodal therapy conceptual framework. Human behavior is understood through the assessment of seven areas
behavior, affective responses, sensations, images, cognitions, interpersonal relationships, and drugs/biological functions

Behavior Modification- approach that analyzes and modifies behavior

Behavior Rehearsal- a technique in which target behavior(s) are role-played

Classical Conditioning- Pavlovian conditioning; repetitive training with neutral stimulus

Cognitive Behavioral Coping Skills Therapy- teaching skills to combat problematic situations

Cognitive Processes- Internal events
(thoughts, beliefs, perceptions, self-statements)

Consequences- an event that results from specific behavior(s)

Contingency Contracting- a written, behavior-consequence agreement with significant other

Dialectical Behavior Therapy- a treatment combination of behavior and psychoanalytic techniques

Exposure Therapy- treatment for anxiety; clients are exposed to situations/events that trigger emotional responses

Extinction- when a previous behavior no longer exists; a decrease in frequency of targeted behavior(s)

Evidence-based Treatments- research-based interventions

Eye Movement Desensitization Reprocessing (EMDR)- exposure-based therapy
imaginal flooding, cognitive restructuring, rhythmic eye movements
bilateral stimulation to treat trauma and fearful memories-related issue

Flooding- the no escaping, prolonged and intensive in vivo/imaginal exposure to anxiety-evoking stimuli technique

Functional Assessment- determining which antecedents and consequences are associated with certain behaviors
In Vivo Desensitization- brief and gradual exposure to fear stimuli (situation/event)

Modeling- learning through observation and imitation

Multimodal Therapy- technical eclecticism; draw techniques from different theories yet not ascribe to philosophy and assumptions

Negative Reinforcement- when perform desired behavior unpleasant stimuli decreases

Operant Conditioning- when learning is influenced by consequences delivered

Positive Reinforcement- when something desirable is received after desired behavior is performed

Positive Reinforcer- an event that increases likelihood of a response

Punishment- behavior followed by a consequence to decrease future probability of occurring

Reinforcement- strengthening tendency for a response to be repeated

Self-Efficacy- personal beliefs that one can master a situation or bring about change

Self-Management- teaching clients to use cognitive-behavioral techniques to cope with situations

Self-Monitoring- observing one’s behaviors and interactions in social settings

Skills Training- teaching modeling, behavior rehearsal, reinforcement

Social Learning Theory- in order to understand learning we must look into one’s social conditions

Systematic Desensitization- classical conditioning; client learns to progressively relax as imagining graduated levels of anxiety-provoking stimuli

Technical Eclecticism- tailoring interventions based on client characteristics (used in multimodal therapy)

منابع :

نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی/جرالد کری / یحیی سید محمدی/ نشر ارسباران
نظریه های روان درمانی / جیمز پروچاسکا، جان نورکراس/ یحیی سید محمدی / نشر روان
دانشنامه روانشناسی مردمیpublic psychology

نظریه شخصیت اسکینر

نظریه شخصیت اسکینر

Skinner’s personality theory

• اسکینر، یکی از بزرگترین رفتارگرایان معاصر است.
o وی معتقد بود که رفتارها و شخصیت انسان، عمدتاً بر اساس
یادگیری Learning Experiences به وجود می‌آیند و تغییر می‌کنند.

o بنابراین شناخت یا کشف قوانین یادگیری، کلید شناخت رفتار انسان است.
o با شناخت این قوانین، می‌توان رفتار انسان را توصیف، توجیه، پیش‌بینی و کنترل کرد و حتی آن را تغییر داد.

• اسکینر در آزمایشات خود، حیوان گرسنه‌ای را در جعبه‌ای قرار داد
و لوله‌ای حاوی گلوله‌های غذا را در پشت جعبه قرار داد که به میله‌ای در درون جعبه متصل بود.
o حیوان در جعبه به این طرف و آن طرف می‌رفت و هربار که میله را فشار می‌داد،
گلوله‌ای از غذا وارد جعبه می‌شد.
o حیوان غذا را می‌خورد و دوباره میله را فشار می‌داد.
o یعنی غذا عمل فشار دادن میله را تقویت Reinforce می‌کرد و سرعت این کار افزایش می‌یافت.
o اگر ارتباط لوله حاوی غذا با میله فشار قطع می‌شد، به طوری که با فشار دادن آن دیگر غذا آزاد نمی‌شد،
بار دیگر سرعت فشار دادن میله کاهش می‌یافت
و پاسخ آموخته‌شده بر اثر عدم تقویت خاموش می‌شد.

2theories-of-personality-2

• اسکینر بر اساس آزمایش‌های خود و نظریات همکاراناش به این نتیجه رسید که :

o همه رفتارها را می‌توان به وسیله پیامدهای آن‌ها ،
یعنی تقویتی که به دنبال رفتار می‌آید،
کنترل و پیش‌بینی کرد.

o در واقع وی معتقد بود که بیشتر رفتارهای اجتماعی انسان صرفاً در اثر تحریک محیط به وجود نمی‌آید.
o بلکه این رفتار، اول از جاندار سر می‌زند
o در صورتی که محیط آن‌ها را تقویت کند، پابرجا می‌مانند.

• اسکینر این نظریه خود را یادگیری وسیله‌ای یا شرطی‌شدن عامل یاکنش‌گر Operant Conditioning نامیده است.

• اسکینر این نوع شرطی‌سازی را روشی می‌داند که در آن ایجاد تغییر در پیامدهای یک رفتار،
میزان رویداد آن رفتار را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

• شخصیت از نظر اسکینر مجموعه‌ای از این رفتارهای کنش‌گر است.
o علت نام‌گذاری این نوع شرطی‌سازی به شرطی‌سازی عامل یا کنش‌گر این است که ،
در این نظریه جاندار موجودی فعال تلقی می‌شود ،
و در عین حالی که تحت کنترل محیط قرار می‌گیرد،
خود نیز بر روی آن عمل می‌کند و آن را تحت کنترل درمی‌آورد.

• او تحقیقات خود را بر روشی کاملا عینی، علمی و آزمایشگاهی مبتنی ساخت.
o اسکینر اعتقاد داشت که نه فرایندهای ذهنی،
و نه فرایندهای فیزیولوژیکی،
به طور آشکار قابل مشاهده نیستند
و هیچ ارتباطی به علم ندارند ،
و روان‌شناسی باید محدود به مطالعه رفتارهای آشکار فرد شود.

2theories-of-personality-5

مفاهیم اساسی در نظریه اسکینر

• شکل‌دهی به رفتار یا تقریب‌های متوالی Successive Approximation

o در این روش صرفا پاسخ‌هایی که ارگانیسم را در جهت مورد نظر سوق می‌دهد، تقویت می‌شود.
o به عبارت دیگر ارگانیسم تنها در مواردی که رفتار او به رفتار نهایی مطلوب نزدیکتر می‌شود، تقویت می‌شود.
o با این روش می‌توان ترفندها و عادات پیچیده‌ای را به حیوانات آموزش داد.
o همچنین نوزادان بر اساس این روش، سخن گفتن را می‌آموزند

• تقویت‌کننده‌ها Reinforcer

o به اعتقاد اسکینر دو نوع تقویت‌کننده وجود دارد:

۱. تقویت‌کننده اولیه Primary Reinforcer

o تقویت‌کننده‌ای است که ذاتاً تقویت‌کننده محسوب می‌شود
و سائق‌های اساسی، stimulus ، ارگانیسم را برآورده می‌کند.
غذا، آب و رابطه جنسی جزء تقویت‌کننده‌های اولیه هستند.

۲. تقویت‌کننده شرطی یا ثانوی Conditioned Reinforcer

o محرکی است که به دلیل همراهی با یک تقویت‌کننده اولیه، ارزش تقویت کنندگی می‌یابد.
o پول و تحسین از شایع‌ترین تقویت‌کننده‌های شرطی هستند.

2theories-of-personality-4

• تقویت Reinforcement

اسکینر به وجود دو نوع تقویت معتقد بود:

۱. تقویت مثبت Positive Reinforcement

o نوعی تقویت که در آن از طریق ارایه یک محرک خوشایند، احتمال تکرار پاسخ افزایش می‌یابد.

۲. تقویت منفی Negative Reinforcement

o نوعی تقویت که در آن از طریق حذف یک محرک ناخوشایند و آزاردهنده،
احتمال تکرار پاسخ افزایش می‌یابد.
اغلب این تقویت اشتباهاً نوعی تنبیه تلقی می‌شود.

• تنبیه Punishment

o در تنبیه برخلاف تقویت منفی، از طریق ارایه یک محرک ناخوشایند و آزاردهنده،
احتمال تکرار یک پاسخ نامطلوب کاهش می‌یابد.

• برنامه‌های تقویت Schedules of Reinforcement

o اسکینر با مشاهده اینکه موش‌ها میله را با میزان نسبتاً ثابتی،
حتی وقتی که به صورت پیاپی تقویت نمی‌شوند، فشار می‌دهند،
اقدام به یافتن برنامه‌ها و میزان تقویت کرد
تا تعیین کند که کدام یک از آن‌ها بیشترین اثربخشی را در کنترل رفتار دارند.

2theories-of-personality-3

o وی چهار نوع تقویت را مورد پژوهش قرار داد:

۱. برنامه نسبی ثابت Fixed Ratio

o در این نوع برنامه، تقویت بعد از ارایه تعداد معینی از پاسخ‌ها داده می‌شود.

o به عبارت دیگر تعداد پاسخ‌هایی که سازواره باید بدهد تا تقویت شود، ثابت است.
o هرچه این نسبت بیشتر باشد، سرعت پاسخ‌دهی فرد بیشتر خواهد بود.
o مهمترین ویژگی رفتارهایی که طبق این برنامه شکل می‌گیرند،
o این است که درست پس از اعمال تقویت، تا مدتی پاسخ‌دهی قطع می‌شود.

۲. برنامه نسبی متغیر Variable Ratio

o در این نوع تقویت، فرد فقط به ازای تعداد معینی پاسخ تقویت می‌شود.
o لکن این تعداد به نحو پیش‌بینی‌ناپذیری تغییر می‌کند.
o بر خلاف برنامه نسبی ثابت، رفتار فردی که طبق این برنامه عمل می‌کند هیچ‌گاه قطع نمی‌شود
و حتی ممکن است که پاسخ‌دهی تند شود.

2theories-of-personality-6

۳. برنامه فاصله‌ای ثابت Fixed Interval

o در این برنامه ارگانیسم به ازای نخستین پاسخی که پس از گذشت مدت معینی از تقویت قبلی می‌دهد تقویت می‌شود.
o مثلا در یک برنامه دو دقیقه‌ای صرفاً زمانی تقویت صورت می‌گیرد که از آخرین پاسخ تقویت‌شده دو دقیقه گذشته باشد.
o وجه تمایز پاسخ‌دهی بر اساس این برنامه این است که پاسخ‌دهی بلافاصله بعد از هر تقویت،
مدتی قطع می‌شود و با نزدیک شدن موعد تقویت، افزایش می‌یابد.

۴. برنامه فاصله‌ای متغیر Variable Interval

o در این برنامه هم مانند برنامه فاصله‌ای ثابت، ارایه تقویت به مدت زمانی که گذشته است، بستگی دارد.
o ولی این فواصل به نحو پیش‌بینی‌ناپذیری متغیر است.
o ارگانیسم در این برنامه اغلب با سرعت بالا و یکنواختی پاسخ می‌دهد.

• رفتار خرافی Superstitious Behavior

o اسکینر در طی آزمایشاتش دریافت که اگر تقویت بر مبنای یک برنامه فاصله‌ای ثابت یا متغیر ارایه شود،
هر رفتاری که درست در لحظه ارایه تقویت روی دهد، تقویت خواهد شد.
o زیرا ارگانیسم آن رفتاری را که به طور اتفاقی تقویت شده است با تقویت منظم مرتبط می‌کند.
o مثلاً اگر به کبوتری در حین دور زدن در جهت خلاف عقربه‌های ساعت به طور تصادفی پاداش داده شود،
این رفتار بدون هیچ‌گونه رابطه علت و معلول با تقویت، شرطی می‌شود.

• خودگردانی رفتار Self-Control

o فرض اصلی رویکرد اسکینر این است که رفتار ارگانیسم از سوی متغیرهای بیرونی ایجاد و کنترل می‌شوند.
o اما اگرچه محرک‌ها و تقویت‌کننده‌های بیرونی قوی‌ترین شکل‌دهنده‌های رفتار هستند،
اسکینر معتقد است که فرد می‌تواند متغیرهایی را که رفتار او را تعیین می‌کند کنترل کند.

o به عنوان مثال، اگر صدای استریو خانه همسایه شما مانع از تمرکز فکر شما روی درس شود،
ممکن است اتاق را ترک کنید و برای مطالعه به کتابخانه بروید.
o فنون دیگر خودگردانی شامل:
o اشباع (انجام بیش از اندازه رفتار)،
o تحریک آزارنده (برقرار کردن پیامدهای ناخوشایند در صورت ادامه یافتن رفتار) و
o خودتقویتی می‌شود.

2theories-of-personality-1

منابع :

مکتب‌ها و نظریه‌ها در روان‌شناسی شخصیت، سعید شاملو، انتشارات رشد، چاپ هفتم، ص ۱۰۵.
زمینه روان‌شناسی، ریتاال اتکینسون و همکاران؛انتشارات ارجمند، چاپ پنجم، جلد اول، ص ۲۰۹.
شولتز، نظریه‌های شخصیت، یوسف کریمی و همکاران، انتشارات ارسباران، چاپ اول، ص ۴۸۸.
کاپلان، هارولد؛ خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری، نصرت‌ا… پورافکاری، چاپ دوم، جلد اول، ص ۲۶۴.
لارنس؛ روان‌شناسی شخصیت، محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، انتشارات رسا، چاپ اول، جلد دوم، ص ۹۳.
دانشنامه روانشناسی مردمی  public psychology

کنترل اجتماعی اسکینر

کنترل اجتماعی

Social Learning Theory

• افراد دست به تشکیل گروه های اجتماعی می زنند، زیرا این رفتار تقویت کننده است.

o گروه ها به نوبه خود با تدوین کردن قوانین، مقررات و سنت های مکتوب یا نامکتوبی که
موجودیت مادی فراتر از زندگی افراد دارند، اعضایشان را کنترل می کنند.

o قوانین یک ملت، مقررات یک سازمان، و سنتهای یک فرنگ از روش کنترل متقابل هر فرد فراتر می روند
و به صورت متغیرهای کنترل کننده قدرتمند در زندگی تک تک اعضا عمل می کنند.

o کنترل اجتماعی شامل تاثیراتی می شود که هر فردی در رابطه تک به تک، بر دیگری اعمال می کند.

3 -1
• نمونه جالبی از رفتار ناهشیار و کنترل اجتماعی به اسکینر و اریک فروم،
یکی از منتقدان سرسخت اسکینر مربوط می شود.

o در یک جلسه حرفه ای که این دو در آن حضور داشتند، فروم ادعا کرد که انسانها کبوتر نیستند
و نمی توان آنها را از طریق فنون شرطی سازی کنشگر کنترل کرد.
o در حالی که اسکینر پشت میز مقابل فروم نشسته بود و به سخنرانی تند او گوش می داد،
تصمیم گرفت رفتار حرکت دست او را تقویت کند.
o او یادداشتی را به یکی از دوستانش رد کرد که در آن نوشته شده بود:
“به دست چپ فروم نگاه کن. می خواهم حرکت قطع کردن آن را شکل دهم”
حرکت قطع کردن از بالا به پایین آمدن دست، طوری که قطع کردن چیزی را تداعی کند، اشاره دارد.
o هر وقت فروم دست چپ خود را بالا می برد، اسکینر مستقیما به او نگاه می کرد.
o اگر دست چپ فروم با حرکت قطع کردن پایین می آمد، اسکینر لبخند می زد و به نشانه تایید، سر تکان می داد.
o اگر فروم دست خود را نسبتاً بی حرکت نگه می داشت، اسکینر از او روی بر می گرداند
یا چنین جلوه می داد که از صحبت فروم خسته شده است.
o بعد از ۵ دقیقه تقویت گزینشی از این نوع، فروم نادانسته دستان خود را آنچنان شدید تکان داد که ساعت او از دستش لیز خورد!

• هر یک از ما، مانند اریک فروم، به وسیله نیروها و فنون اجتماعی کنترل می شویم،
اما همه اینها را می توان تحت عناوین زیر گروه بندی کرد:

۱- شرطی سازی کنشگر،
۲- توصیف وابستگی ها،
۳- محرومیت و سیری،
۴- محدودیت جسمانی

شرطی سازی کنشگر Operant Conditioning

• جامعه از طریق سه روش اصلی شرطی سازی کنشگر کنترل می کند:

۱- تقویت مثبت Reinforcement Positive

۲- تقویت منفی Negative Reinforcement

۳- دو روش تنبیه Punishment (افزودن محرک ناخوشایند و حذف کردن محرک خوشایند)

o هر یک از این روش ها را می توان با بررسی روش های کنترل کننده ای
که یک معلم به کار می برد، توضیح داد:

o این معلم … برای خوب درس خواندن نمرات عالی می دهد،
o رفتارهای جامعه پسند را تحسین می کند،
o برای حضور مرتب در کلاس، جایزه می دهد…
o وقتی کودکی از رفتار ناخوشایندش پوزش، می خواهد، از سرزنش کردن او خودداری می کند
o او می تواند وضعیت ناخوشایندی مانند تکلیف اضافی به خاطر رفتار نافرمانی را اضافه کند،
o یا می تواند تفویت کننده های مثبت را حذف کند،
o مثلا، دانش آموز پرچانه ای را از دوستانش جدا کند.

o در تمام این مثالها، معلم پاداش یا تنبیه را به رفتار این کودک وابسته می کند.

o اثر بخشی هر یک از این روشها به تداوم آنها،
o ساخت ژنتیکی و تاریخچه تقویت دانش آموز،
o و وجود سایر روشهای کنترل رفتاری مغایر بستگی دارد.

توصیف وابستگی ها

• توصیف وابستگی ها، کلام را شامل می شود و معمولا به صورت کلامی است و از این طریق،
وابستگی های رفتار هنوز صادر نشده افراد را به آنها یادآور می شوند.
o نمونه های زیادی از وابستگی های توصیفی وجود دارند. علایم رانندگی در بزرگراهها
به رانندگان هشدار می دهند مراقب جاده یخ زده در پل بعدی باشند.
o تهدید ها نیز نوعی وابستگی توصیفی هستند.
o تبلیغات نیز روش دیگر کنترل از طریق توصیف وابستگی هستند.

o در هریک از این مثالها، تلاش برای کنترل کردن به طور کامل موفقیت آمیز نیست،
اما هر یک از آنها این احتمال را که پاسخ مطلوب صادر شود، افزایش می دهد.

محرومیت و سیری

• رفتار را می توان با محروم کردن افراد از تقویت کننده ها یا سیر کردن آنها با تقویت کننده ها نیز کنترل کرد.
o افرادی که محروم شده اند به احتمال بیشتری به شیوه ای رفتار می کنند که برای کاستن از محرومیت ترتیب یافته اند.
o آدم سیر به احتمال کمتری به گونه ای رفتار می کند که برای فرد کنترل کننده ناخوشایند است.

محدودیت جسمانی

• نمونه دیگری از کنترل اجتماعی، محدود کردن جسمانی افراد به گونه ای است
که نتوانند به شیوه خاصی رفتار کنند.

o افراد حصارهایی برپا می کنند تا از ورود دیگران به ملکشان جلوگیری کنند .
o محدودیت جسمانی برای خنثی کردن تاثیرات شرطی سازی عمل می کند،
و رفتاری را به بار می آورد که با رفتاری که فرد هنگام محدود نبودن صادر می کرده است مغایرت دارد.

3

منبع: جس فیست، گرگوری فیست، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی

مدلهای رفتاری افسردگی اسکینر

مدلهای رفتاری افسردگی

• افسردگی ناشی از قطع توالی رفتارهای سالمی است
که در گذشته از طرف محیط اجتماعی تقویت مثبت می شدند.

• دو الگوی رفتاری در افراد افسرده دیده می شوند:

۱- نرخ پایین رفتارهای اجتماعی تقویت شونده به طور مثبت،
مثل تماس چشمی و ارتباط کلامی.

۲- نرخ بالای رفتار های اجتنابی و گریزی
مثل گله و شکایت ها، کمک خواهی، و رفتارهای خودکشی گرایانه،
احساس غمگینی، رویدادهای بین فردی آزارنده .

4
• چهار عامل سبب شناسی افسردگی مطرح است.
o دو عامل مستقیماً منبعث از دیدگاه رفتاری هستند.
o دو عامل دیگر بیانی رفتاری مطرح هستند.

• دو عامل رفتاری نخست عبارتند از:
o نرخ پایین رفتار،
o انتقال های مهم زندگی و سایر تغییرات محیطی .

o نرخ پایین رفتار می تواند ناشی از برنامه های تقویتی نسبتی ثابتی باشد
که کسب تقویت نیاز به فعالیت بالایی باشد.
o انتقالها و تغییرات نیز می توانند با حذف محرک های گواه کننده ی رفتار منجر به نرخ پایین رفتار شوند.
برای مثال مرگ فرد مورد علاقه یا بازنشستگی می تواند
کاهش قابل توجهی در تقویت کننده های مثبت فرد به وجود آورند.

• دو عامل دیگر عبارتند از:
o تثبیت رشد شخصیتی
o خشم درونی شده.

o در تثبیت رشد شخصیتی، مادر نمی تواند به طور پایایی رفتار جستجوی غذای کودک را تقویت کند
در نتیجه رفتار کودک تحت گواه محرکی مناسب در نمی آید .
o در مورد خشم درونی شده، خشم کودک توسط محرکهای آزارنده برانگیخته می شود
اما بیان این هیجانات توسط دیگران تنبیه می شود.

• در مدلی ، نرخ پایین تقویت مثبت وابسته به پاسخ (RCPR) منجر به افسردگی می شود.
o نرخ پایین این نوع تقویت به کاهش رفتارهای اجتماعی و سایر رفتارها منجر می گردد.
o به علاوه این نرخ پایین باعث فراخوانده شدن سایر علائم افسردگی مانند
غمگینی، خستگی و علائم جسمی می شود
و در نهایت علائم شناختی مانند عزت نفس پایین و بدبینی به این مجموعه اضافه می شوند .

میزان RCPR یا Response-Contingent Positive Reinforcement تابعی از سه عامل است:

۱-تعداد رویدادهایی که بالقوه برای فرد، تقویت کننده هستند.

۲- میزان دسترسی فرد به این رویدادها در محیطش.

۳- وجود رفتارهای وسیله ای لازم برای کسب این تقویت کننده ها در خزانه رفتاری فرد .

4 -1