نامه به پدر
نامه به پدر
Letter to His Father
فرانتس کافکا
نامهای به پدر که هرگز به دستِ مخاطبش نرسید، نمایانگر صادقانهترین کوششیست که نویسنده، زیرینترین لایههایِ روابطِ خانوادهگی را کاویده و از این منظر، بسیاری از دردمندیهایِ جان و روانش را با رویکردی روان…
رانده شده
رانده شده (بیرون رانده)
The Expelled
ساموئل بکت
Samuel Beckett
مترجم: ابوالحسننجفی
{ساموئل بارکْلی بِکت (Samuel Barclay Beckett) (۱۹۰۶ - ۱۹۸۹) نمایشنامهنویس، رُماننویس و شاعر اهل ایرلند بود. او در سال ۱۹۶۹ به دلیل نوشتههایش، در قالب رُمان و ن…
نظم
نظم
چارلی چاپلین
Sir Charles Spencer Chaplin
برگردان: احمد شاملو
هنگامی که افسر جوان در رأسِ جوخۀ اعدام قرار میگرفت، تنها سپیدهدم بود -سپیدهدم پیامآور مرگ- که در سکوتِ حیاطِ کوچکِ این زندانِ اسپانیایی جنبشی داشت. تشریفاتِ مقدماتی انجام شده …
دین و علم
دین و علم
Religion and Science
برتراند راسل
Bertrand Russell
ترجمه: علیاصغر مهاجر - احمد ایرانی
برتراند آرتور ویلیام راسل،(۱۸۷۲ —۱۹۷۰)، فیلسوف، منطقدان، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، برندهِ جایزه نوبل و فعّالِ صلحطلب بریتانیایی بود. راسل، یکی از فیلس…
ماهپیشونی
ماهپیشونی
احمد شاملو
یکیبود یکینبود، غیر از خدا هیچکی نبود.
یک مردی بود یک زنی داشت که خیلی خاطرش را میخواست. از این زن دختری پیدا کرد، خیلی قشنگ و پاکیزه، که اسمش را گذاشتند شهربانو و بزرگ که شد فرستاندش مکتبخانه پیش ملّاباجی. این م…
بیرق
بیرق
کافکا
به هنگامِ ساختِ بُرجِ بابِل، نخست کارها طبقِ نظم و قاعده پیش میرفت. بله، حتّی چهبسا نظمِ موجود بیش از اندازه بود. مسئلهِ راهنماها و مترجمان، سرپناه کارگران و راههایِ ارتباطی، بیش از اندازه فکرها را به خود مشغول کرده بود. چنانکه…
توصیه به سوارکاران
توصیه به آقایان سوارکار
فرانتس کافکا
اگر خوب فکرکنی، میبینی هیچ چیز نمیتواند انسان را وسوسه کند که در مسابقهِِ اسبدوانی نفرِ اوّل شود.
وقتی ارکستر شروع به نواختن میکند، شور و شوقِ کسبِ عنوان بهترین سوارکارِ کشور بیش از آن است که صبحِ…
شمشیر
شمشیر
Sword The
فرانس کافکا
ترجمه اول
با دو تن از دوستان قرار گذاشته بودم یكشنبه به گردش برویم. امّا در ساعتِ مقرر به گونهای نامنتظر خواب ماندم. دوستانم كه مرا همیشه فردی وقتشناس دیده بودند، از چنین غیبتی شگفتزده شدند، به خانهای كه در آن …
در مستعمره مجازات
در مستعمره مجازات
In the Penal Colony
In the Penal Settlement
فرانتس کافکا
ترجمه: عزیز حکیمی
افسر به مسافر که با نوعی تحسین بهدستگاه خیره شده بود، گفت: «وسیلهِ غریبیست.» خودِ افسر البته کاملاً با دستگاه و نحوهِ کارِ آن آشنا بود. به…