دین و علم

دین و علم

Religion and Science

برتراند راسل

Bertrand Russell

ترجمه: علی‌اصغر مهاجر – احمد ایرانی

برتراند آرتور ویلیام راسل،(۱۸۷۲ —۱۹۷۰)، فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه‌شناس، برندهِ جایزه نوبل و فعّالِ صلح‌طلب بریتانیایی بود. راسل، یکی از فیلسوفان پیش‌تازِ قرن بیستم محسوب می‌‌شود و «جنبشِ مخالفت با آرمان‌گرایی» را در اوایلِ قرن بیستم رهبری می‌‌کرد. از وی، به همراه “گوتلوب فرگه” و “لودویگ ویتگنشتاین”، به‌عنوانِ بنیان‌گذارانِ فلسفهٔ تحلیلی یاد می‌‌گردد.

برتراند راسل، یک فعالِ ضدِّ جنگ و نیز مخالف امپریالیسم بود که به دلیل عقاید صلح‌طلبانه‌اش در طول جنگ جهانی اول، از دانشگاه اخراج شد و به زندان افتاد. او مخالف آدولف هیتلر، منتقد تمامیت‌خواهی استالین، معترض درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و همچنین از حامیان خلع سلاح هسته‌ای بود. وی در سال ۱۹۵۰، به پاس «آثار متعدد در حمایت از نوع‌دوستی و آزادی اندیشه»، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات گردید.پیش‌گفتار

نام برتراند راسل برای ایرانیان كتاب‌خوان نه تنها نامی‌ بسیار آشنا است، بلكه نامی‌ است كه ستایش بسیار بر می‌انگیزد و با احترامی‌ ژرف همراه است. بسیاری از كتاب‌های راسل به فارسی ترجمه شده‌اند و جامعه روشن‌فكری و مبارز ایران از این اندیشمند و خردمند قرن بیستم مطالب بسیار آموخته است . در دنیای علم، فلسفه، سیاست و ادبیات از راسل با عنوان فیلسوف علم، ریاضی‌دان، منطق‌شناس، نویسنده اجتماعی و منتقد موشكاف دین و مذهب، سنت‌های كهنه، روش‌های دیكتاتوری و هوادار پرشور آزادی، حكومت مردم، صلح‌خواهی و برابری انسان‌ها یاد می‌‌شود. راسل هرگز دانشمند و فیلسوفی پشت‌میز‌نشین نبود و هرگز به مانند بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان دولتی یا برج‌عاج‌نشین در خدمت حكومت‌ها نبود و از دیدگاه اجتماعی‌سیاسی هرگز بی‌طرف یا بی‌آزار نبود. راسل اندیشمند‌خردمندی بود كه در راه اصلاح جهان و بهبودی زندگی مردم آن به تلاشی سخت‌كوشانه و پایان‌ناپذیر دست زده بود. این فیلسوف‌ریاضیدان پُرشور، به‌ویژه در نیمه دوم عمر، به‌شدت درگیر مسایل سیاسی بود، با دیكتاتورهای بزرگ جهان در افتاده بود، با انتشار كتاب‌ها، و مقاله‌ها و اجرای سخنرانی‌ها در همه جا نور معرفت علمی ‌‌می‌‌پراكند و پیام‌آور شناخت علمی‌، تفكر علمی‌، دست‌یابی به آگاهی علمی‌، فلسفی، اجتماعی و سیاسی بود. نوشته‌هایش در سادگی و روانی به مانند جوی‌باری است كه آرام و روان از كنار انسان می‌‌گذرد. در سبكِ نویسندگی او نشانی از فضل‌فروشی و پیچیده گویی نیست.

راسل كتاب نبرد دین با علم را در 1935 در 63 سالگی نوشته است. پیش از آن در 1927 كتاب چرا مسیحی نیستم را انتشار داده بود. هر دو كتاب نقدی است بر دین و مذهب و هدف آن‌ها مبارزه با خرافات بسیاری است كه در دین‌ها و مذهب‌ها جا خوش كرده‌اند و در نتیجه، اخلاق، و معنویت به بازیچه‌ای در دست شیّادان جامعه تبدیل شده است.

در كتاب نبرد دین با علم، راسل به بیان بخشی از تاریخ رابطهِ‌ این دو پدیدهِ انسانی‌اجتماعی می‌‌پردازد. با منطقی روشن و بیانی كوبنده آشكار می‌‌كند كه به‌ویژه در مسیحیت، آنان كه خود را كارشناسان علوم الاهی نامیده‌اند، همیشه سدّ راه پیشرفت علم و دانش بوده‌اند. آنان كه خود را روحانی و پیام خود را آسمانی می‌‌دانند، همیشه باهمهِ نیرو و توان‌شان از گسترش حقیقت جلوگیری كرده‌اند. ‌این روحانیان هوادار مهربانی و معنویت، در عمل دانشمندان را زنده سوزانیده‌اند، آنان را به‌خاطر بیان حقیقت علمی‌‌ به دادگاه و زندان كشانیده‌اند؛ و در طول تاریخ همواره سبب آزار و اذیت هواداران علم و معرفت بوده‌اند.

اشاره‌ای به سرگذشت راسل

برتراند راسل در 1872 در خانواده‌ای اشرافی و ثروتمند در انگلستان به دنیا آمد. پدربزرگش در دوران سلطنتِ ملكهِ ویكتوریا دوبار نخست وزیر شد. پدر و مادرش از روشن‌فكران دوران بودند و با “جان استوارت میل” فیلسوف انگلیسی دوستی بسیار نزدیك داشتند. راسل پیش از چهار سالگی پدر و مادرش را از دست می‌‌دهد. پدربزرگش نیز در شش سالگیِ او از جهان می‌‌رود. تربیتِ راسل كوچولو به مادربزرگش واگذار می‌‌شود. تحصیلاتِ دبستان و دبیرستان را در خانه به پایان می‌‌رساند و در نوزده سالگی به دانشگاه كمبریج می‌‌رود. استعدادِ ریاضی ‌این جوان هوشمند در دانشگاه شكوفان می‌‌شود و در آخرین سال تحصیل در دانشگاه با شور و هیجان به فلسفه علاقه‌مند می‌‌شود. استعداد خیره كنندهِ وی در نویسندگی و بیان مطالب دشوار به زبان ساده بسیار زود نمایان می‌‌شود. در بیست‌وهشت سالگی سه كتاب از او منتشر شده بود: سوسیال دموكراسی در آلمان؛ رساله‌ای در مبانی هندسه؛ فلسفهِ لایبنیتس. عنوان ‌این سه كتاب نمودار علاقهِ او است به سه رشتهِ سیاست، ریاضیات و فلسفه كه تا پایان عمر نود‌وهِشت سالهِ او استوار باقی ماند. یكی از بزرگترین آثار راسل در ریاضی كتاب اصول ریاضیات نام دارد كه آن‌را با همكاری فیلسوف انگلیسی “آلفرد وایت‌هد” در 1921 منتشر كرد.

راسل به نوعی نظام سوسیالیستی گرایش داشت كه دولت در آن بر كوشش‌های اقتصادی نظارت نداشته باشد. وی پیش از آغاز جنگ جهانی اول و در تمامی ‌‌مدت دوران آن با جنگ و تلاش‌های مربوط به آن به سختی مخالفت كرد و با دولت انگلستان به مبارزه‌ای آشتی ناپذیر پرداخت. در 1916 از استادی دانشگاه بركنار شد و به اتهام توهین به نیروهای مسلح پادشاهی به شش ماه زندان محكوم شد. كتاب مقدمه بر فلسفهِ ریاضی را در زندان نوشت. كتاب‌ها و مقاله‌هایی كه از او تا پیش از پایان جنگ منتشر شدند، عنوان‌شان چنین بود : مقالات فلسفی؛ مسایل فلسفه؛ علم ما به عالم خارج؛ عرفان و منطق.

پس از پایان جنگ جهانی اول به چین و روسیه سفر كرد. یك‌سال در پكن درس داد و در مسكو با لنین دیدار كرد. در بازگشت كتابی دربارهِ چین و كتاب دیگری در مورد روسیه نوشت. از چین ستایش كرد امّا نظام دیكتاتوری روسیه را كوبید. وی تا پایان زندگی، شوروی را به دلیل روش‌های دیكتاتوری و دوری از دموكراسی نكوهش می‌‌كرد.

در 1938 به آمریكا سفر كرد و شش سال در آن كشور بود. در دانشگاه‌های شیكاگو، كالیفرنیا، نیویورك و پنسیلوانیا درس داد. در برخی از‌این دانشگاه‌ها مزاحمت‌هایی برایش پیش آوردند كه كارگردانان آن‌ها سیاست‌بازان و روحانیان بودند. سخنرانی‌های وی در یكی از درس‌ها با عنوان تاریخ فلسفه غرب منتشر شد و هیجان بزرگی در دنیای فلسفه پدید آورد. در 1944 به انگلستان بازگشت و كرسی استادیش را پس گرفت. در 1950 جایزهِ ادبی نوبل را در ادبیات به او داده شد. آخرین كتاب فلسفی راسل رشد فلسفی من نام دارد.‌این كتاب در 1959 انتشار یافت و در واقع داستان زندگی علمی‌‌‌فلسفی‌روانی‌فكری خودِ اوست. راسل از حدود هفتاد سالگی به بعد به عنوان فیلسوفی مبارز و‌ اندیشمندی انسان‌دوست در جهان پرآوازه بود. كتاب‌هایش به همهِ زبان‌های ملت‌های با فرهنگ ترجمه شده بودند. در كوشش‌هایِ سیاسی‌اجتماعی به او به عنوان رهبری حكیم یا خردمند می‌‌نگریستند. وی به نماد یا مظهر مبارزه با دیكتاتوری، ویران‌گر سنت‌های ریاكارانهِ اخلاقی‌دینی، كوبندهِ خرافات مذهب‌ها و بزرگ‌ترین پشتیبان حقیقت علمی ‌‌و نظام دموكراسی تبدیل شده بود. راسل در جهان به عنوان خردمندی سنت‌شكن، فیلسوفی ضد دین، ‌اندیشمندی آزادی‌خواه و دانشمندی علمی‌منطقی پُرآوازه بود. نظرهای راسل دربارهِ دین و مذهب، سیاست، اخلاق و زناشویی از دیدگاه روحانیان، سنت‌پرستان و شیادان جامعه تحمل‌ناپذیر بود. راسل در دوران جنگ ویتنام به رسواسازی دستگاه نظامی‌صنعتی آمریكا پرداخت. جنایت‌های هراس‌انگیز آمریكا را در ویتنام به‌شدّت محكوم كرد. با همكاری با سارتر فیلسوف مبارز فرانسه در دادگاهی نمادین یا سمبلیك آمریكا را به پایِ میز محاكمه كشانید و محكومش كرد. راسل نمایندهِ وجدان بیدار مردمِ آزاده، ستمدیده و معترض سراسر جهان بود. تلاش‌های ‌این دانشمند‌فیلسوف مردمی ‌‌در راه هواداری از اندیشهِ خلع‌سلاح جهانی و مخالفت با آزمایش‌های اتمی ‌‌بعدها نتایج ارزشمندی به بار آورد.

برای نوشتن پیش‌گفتار از كتاب «دایره‌المعارف فارسی» به سرپرستی غلامحسین مصاحب، انتشارات فرانكلین، و كتاب «تاریخ فلسهِ غرب» نوشتهِ برتراند راسل ترجمهِ نجف دریابندری، نشر پرواز، بهره‌برداری شده است.

متن کتاب …

فصل اول: میدان‌های نبرد

فصل دوم: انقلاب كوپرنیكی

فصل سوم: تكامل

فصل چهارم: جن شناسی و علم پزشكی

فصل پنجم: روح و جسم

فصل ششم: جبرگرایی یا قطعیت

فصل هفتم: عرفان گرایی

فصل هشتم: هدف كیهانی

فصل نهم: علم و اخلاق شناسی

فصل دهم: نتیجه گیری

متن کتاب …