نوشتهها
حاجی مراد
حاجی مراد
صادق هدایت
حاجیمُراد بهچابكی از سكّویِ دُكان پائین جُست، كَمرچینِ قبایِ بخورِ خود را تكان داد، كمربندِ نقرهاش را سِفت كرد، دستی به ریشِ حنابستهِ خود كشید، حسن شاگردش را صدا زد، با هم دُكان را تخته كردند. بعد، از جیبِ فراخِ خود چها…