نوشته‌ها

گزیده ای از لاادری

لاادری (ناشناس، گمنام) یاد وصال میکنم، دیده پر آب می شود شرح فراق میکنم، سینه کباب می شود... لاادری فراموشم مکن چون من فراموشت نخواهم کرد تو در من آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد لاادری به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد      عجب از محب…